Tuesday, July 17, 2007

كون دختر خاله

يكي از دختر خاله هاي من 17 سالشه اندام تركه اي داره خوشكله و هر كي هم ببينش دوست داره باهاش
سكس كنه چون اندامش شهوت ادمو زياد مي كنه
خلاصه يه روز با خونواده هامون رفته بوديم بيرون توي كوه و دشت و صحرا جاي با صفايي بود قرار شد كه
شب اونجا بمونيم هوا تاريك شده بودو بهترين فرصت براي يه حال كردن حسابي با دختر خالم بود منتظر
بودم تا يه موقعيت خوب نصيبم بشه تا دختر خاله رفت سراغ ماشينشون كه يه كمم از ما دور بود دختر خالم
يه مانتوي سفيده كوتاه پوشيده بود ويه شلوار لي ابي كه قمبلاش خوب نمايان بود ومنو بيشتر شهوتي ميكرد
رسيد به ماشينو در صندوق عقبو باز كرد همين طور كه خم شده بود دو تا قمبولاشو گرفتم يه دفعه برگشتو منو ديد منم امون ندادم صورتشو گرفتمو شروع كردم به خوردن لباش اونم هر چي دست و پا زد فايده اي نداشت زيپ شلوارشو باز كردم
و دستمو كردم تو شلوارش واي كه چه كسه گرمي بود ولي هنوز اونقدر برشته نشده بود خلاصه همين طور كه ازش لب مي گرفتم كسشم مي ماليدم
شهوتي شده بود و ديگه زياد تكون نمي خورد رفته بود تو عالمه خودش لبمو از لبش برداشتم برش گردوندم و خمش كردم روي ماشين
يه كم از روي شلوار مالوندمش وشلوارو شرطشو با هم كشيدم پايين چه كون سبزه و تر و تميزي داشت
صوراخ كونشو با تف اماده كردم و كيرمو در اووردم دو معطلي يه دفعه كيرمو هل توش كه چيغ بلندي زد
برام چالب بود كه هيچي نمي گفت شايد خوشش اومده بود شروع كردم به تلمبه زدن چه حالي داشت با دستمم هي مي زدم به
قمبولاش صداش هنوز تو گوشمه
ابم اومد ريختم رو قمبولاش شلوارشو كشيدم بالا و يه ماچش كردم و گفتم از دست من ناراحت نشو
و اون گفت نه .......................... اين بود سكس من با دختر خاله !